دلم می گیرد
وقتی همه چیز
جفت بودنشان را به رخم می کشند
حتی
جوراب هایم...!!
(1).jpg)
نظرات شما عزیزان:
♥ӿ♥ تـنـــهــــاي اول ♥ӿ♥ 
ساعت21:45---5 بهمن 1391
هــیــچ نــبــود !
بــا تــعـریـفـهـاے مــטּ شــخــصـیــت پـیــدا کــرد
غــرورش را مــدیــوטּ مــטּ اســت ...
زیــاد از خــوبــیــهــاے نــداشــتــه اش بــرایــش گــفــتــم ...
بــاور کــرد
مــرا کــوچــک دیــد و رفــتـــ ...
spirit 
ساعت10:40---4 بهمن 1391
روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:
گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم
میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه !!
neda 
ساعت23:45---3 بهمن 1391
تو را هيچگاه نمي توانم از زندگي ام پاک کنم چون تو پاک هستي مي توانم تو را خط خطي کنم که آن وقت در زندان خط هايم براي هميشه ماندگار ميشوي و وقتي که نيستي بي رنگي روزهايم را با مداد رنگي هاي يادت رنگ مي زنم
|