چشمهایم در حبس
که کسی جز تو نبینند به خود
دستهایم در حبس
که نگیرند دو دستی که می آیند به سویم
تا بگویند سلام
پاهایم در حبس
که در آن خانه ی متروکه که مردی با عشق
همچنان منتظر است نروند
لبهایم در حبس تا در آغوش نگیرد لب مردی را
که به عمق نگهم می نگرد
خواب هایم در حبس
که در اندیشه ی آشفته ی یک عاشق تنها نرود
تو ولی
آزادی تا دلت می خواهد
آزادی همه فکرت
روحت، جسمت
آزاد باشد اما
تو ضرر خواهی کرد
من که در حبسم آزادم
چون تو را تنها دارم
تو که آزادی در حبسی
چون نفهمیدی که
من را داری...
نظرات شما عزیزان:
spirit 
ساعت12:43---27 دی 1391
ﺁﯾﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﻋﺒﺎﺭﺕ “ :ﻣﺮﺩﺍ ﻫﻤﻪ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻪ ﻥ” ﺭﻭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺩ ،
ﯾﻪ ﺯﻥ ﭼﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮ ﺗﻮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ؟
|